گریزان از خویشتن چون موجهیچ میدانی؟!نمیدانم چرا از خویش میکاهمآنچه میخواهم نمیابمآنچه می یابم نمیخواهمبر این پرده ی تاریکدر این ظلمت نزدیک...نمیدانم!
راه نجاتی هست؟!...